“چمن برای گاو است.” تعجب نکنید، این جمله‌ را بارها قهرمانان بزرگ تنیس در توجیه ناکامی‌هایشان بر روی چمن به زبان آورده‌اند. اولین‌بار مانوئل سانتانا از این تعبیر استفاده کرد و بعدها، بسیاری دیگر از جمله ایوان لندل، گوستاو کوئرتن و مارات سافین تکرارش کردند. جالب اینجاست که مانوئل سانتانا خود بعدها در سال ۱۹۶۶ موفق شد قهرمان ویمبلدون شود.

اما چرا برای بسیاری از تنیس‌بازان، بازی کردن بر روی چمن دشوار است؟ گائل مونفیس در این باره می‌گوید: “برای من سخت است که بر روی چمن، تنیس یک‌نواختی ارائه بدهم. نمی‌توانم به خوبی در این زمین حرکت کنم و اصلا راحت نیستم.”

فرصت کم بازی بر روی چمن

در گذشته علاوه بر ویمبلدون، رقابت‌های آزاد امریکا و استرالیا نیز بر روی چمن برگزار می‌شدند، اما این دو گرند اسلم به ترتیب از سال‌های ۱۹۷۵ و ۱۹۸۸ زمین‌های دیگری را جایگزین چمن کردند. امروزه نیز مسابقات بسیاری معدودی وجود دارند که هم‌چنان بر روی زمین‌های چمن برگزار می‌شوند. اما چرا تعداد مسابقات چمن کم است؟

مشکل اساسی این است که پرورش و نگهداری چمن مناسب برای تنیس، بسیار دشوار و پرهزینه است. سطح زمین تنیس باید کاملا صاف باشد، حتی کوچکترین پستی و بلندی در آن، سبب جهش‌‌های نامنظم توپ شده و شرایط را برای بازی دشوار می‌کند. چمن عمر مفید کوتاهی هم دارد، حتما توجه کرده‌اید که در روزهای پایانی مسابقات ویمبلدون، چمن زمین‌ها کیفیت روزهای نخست را ندارد و این به خوبی نشان می‌دهد که احداث زمین‌های چمن در باشگاه‌های کوچک که امکانات مالی و سخت‌افزاری تورنمنت‌های بزرگ را ندارند، تا حدودی زیادی ناممکن است.

بنابراین می‌توان گفت که به علت کمبود زمین‌های چمن، بسیاری از بازیکنان اساسا در دوران نوجوانی فرصت بازی بر روی آن را پیدا نمی‌کنند و در دوران حرفه‌ای‌ نیز تجربه‌شان به مدت کوتاهی که در تقویم سالانه تنیس به مسابقات چمن اختصاص داده شده، محدود می‌شود.

سُر خوردن و بروز مصدومیت‌های متعدد؛

در ویمبلدون ۲۰۱۳ ظرف تنها یک روز ۷ بازیکن به علت مصدومیت مجبور به کناره‌گیری از رقابت‌ها شدند. طبیعی است که چمن به خصوص در روزهای اول استفاده از آن، بسیار لغزنده است و همین می‌تواند باعث ایجاد مصدومیت‌های شدیدی در بازیکنان شود. اما حقیت این است که از این دست اتفاقات در مسابقات دیگر نیز رخ می‌دهد؛ به عنوان مثال در رقابت‌های آزاد امریکای سال ۲۰۱۱ تنها در دو مرحله اول، ۱۴بازیکن به علت مصدومیت از مسابقات کنار کشیدند!

جهش (Bounce) کمتر توپ نسبت به زمین‌های کمتر؛

بازی بر روی چمن متفاوت است.یکی دیگر از مسائلی که بازی بر روی چمن را برای بسیاری از بازیکنان امروزی ناخو‌شایند می‌کند، جهش کم توپ در آن است. عوامل مختلفی بر میزان جهش توپ تاثیر می‌گذارند که مهمترین آن‌، ضریب اصطکاک زمین است. به زبان ساده، هر چه سطح زمین سُرتر باشد، توپ پس از برخورد با آن، بیشتر می‌لغزد و در نتیجه در ارتفاع کمتری جهش می‌کند و هر چه سطح زمین زبرتر باشد، توپ ارتفاع بیشتری می‌گیرد. مشخص است که چمن در حالت کلی از دو نوع دیگر زمین، خاک و سخت، سطح لغزنده‌تری دارد. جهش کمتر، قطعا به مذاق افرادی که به بازی از انتهای محوطه (بیس‌لاین) علاقه دارند، خوش نمی‌آید، چراکه فرصت زدن ضربات تاپ‌اسپین را از آن‌ها می‌گیرد.

 در سال‌های اخیر نیز سرعت زمین‌ها با هدف طولانی‌تر کردن رالی‌ها و افزایش رضایت‌مندی اسپانسرها و هواداران عام، کاهش داده شده و به همین دلیل بازیکنان کمتری با استراتژی “سرویس و والی” که بر روی چمن موثر است، آشنا هستند.

چمن غیرقابل پیش‌بینی است

ویمبلدون محل وقوع شگفتی‌های بزرگ است. رافائل نادال که در سال‌های اول دوران ورزشی‌اش، علی‌رغم انتظارها توانست نتایج درخشانی در ویمبلدون به دست آورد (دو قهرمانی و سه فینال در فاصله بین سال‌های ۲۰۰۶-۲۰۱۱)، در چند دوره گذشته به تنهایی تعدادی از بزرگترین ناکامی‌های تنیس و حتی ورزش را رقم زده است. بگذارید عملکرد او در سال‌های اخیر را مرور کنیم: سال گذشته ماتادور ناباورانه به داستین براون با رتبه ۱۰۲ باخت. سال قبل از آن، نیک کیریوس استرالیایی که آن موقع در رده ۱۴۵ قرار داشت، شکستش داد، سال ۲۰۱۳ استیو دارسی که رده‌ای بهتر از ۱۳۵ در اختیار نداشت، سلطان زمین‌های رسی را با شکست بدرقه کرد و قبل از همه، لوکاس روسول، پسر بد چک، یکی از تلخ‌ترین شکست‌های عمر ورزشی نادال را در ویمبلدون ۲۰۱۲ منجر شد. فصل مشترک همه بازیکنانی که تا به حال نادال را در ویمبلدون شکست داده‌اند، داشتن سرویس‌های قدرتمند و در مورد خاص استیو دارسی، استفاده از سبک مخصوص چمن (سرویس و والی) بوده است. سرویس قوی و مهارت بالای والی، نقش تعیین‌کننده‌ای در زمین‌های سریع ایفا می‌کنند. کافی است یک بازیکن روز خوبی در سرویس زدن داشته باشد و آن وقت راجر فدرر بزرگ هم به دردسر خواهد افتاد. باخت‌های فدرر به سونگا، بردیک و استاخوفسکی در طول چند سال گذشته چندان از این قاعده مستثنی نبوده‌اند. برگرداندن سرویس در چمن سخت‌تر از زمین‌های دیگر است و به همین دلیل کار بسیاری از ست‌ها به گیم (تای‌بریک) کشیده می‌شود و این یعنی تنها چند غفلت کوچک می‌تواند شگفتی‌های بزرگ خلق کند.

 

 

 

 

“چمن برای گاو است.” تعجب نکنید، این جمله‌ را بارها قهرمانان بزرگ تنیس در توجیه ناکامی‌هایشان بر روی چمن به زبان آورده‌اند. اولین‌بار مانوئل سانتانا از این تعبیر استفاده کرد و بعدها، بسیاری دیگر از جمله ایوان لندل، گوستاو کوئرتن و مارات سافین تکرارش کردند. جالب اینجاست که مانوئل سانتانا خود بعدها در سال ۱۹۶۶ موفق شد قهرمان ویمبلدون شود.

اما چرا برای بسیاری از تنیس‌بازان، بازی کردن بر روی چمن دشوار است؟ گائل مونفیس در این باره می‌گوید: “برای من سخت است که بر روی چمن، تنیس یک‌نواختی ارائه بدهم. نمی‌توانم به خوبی در این زمین حرکت کنم و اصلا راحت نیستم.”

فرصت کم بازی بر روی چمن

در گذشته علاوه بر ویمبلدون، رقابت‌های آزاد امریکا و استرالیا نیز بر روی چمن برگزار می‌شدند، اما این دو گرند اسلم به ترتیب از سال‌های ۱۹۷۵ و ۱۹۸۸ زمین‌های دیگری را جایگزین چمن کردند. امروزه نیز مسابقات بسیاری معدودی وجود دارند که هم‌چنان بر روی زمین‌های چمن برگزار می‌شوند. اما چرا تعداد مسابقات چمن کم است؟

مشکل اساسی این است که پرورش و نگهداری چمن مناسب برای تنیس، بسیار دشوار و پرهزینه است. سطح زمین تنیس باید کاملا صاف باشد، حتی کوچکترین پستی و بلندی در آن، سبب جهش‌‌های نامنظم توپ شده و شرایط را برای بازی دشوار می‌کند. چمن عمر مفید کوتاهی هم دارد، حتما توجه کرده‌اید که در روزهای پایانی مسابقات ویمبلدون، چمن زمین‌ها کیفیت روزهای نخست را ندارد و این به خوبی نشان می‌دهد که احداث زمین‌های چمن در باشگاه‌های کوچک که امکانات مالی و سخت‌افزاری تورنمنت‌های بزرگ را ندارند، تا حدودی زیادی ناممکن است.

بنابراین می‌توان گفت که به علت کمبود زمین‌های چمن، بسیاری از بازیکنان اساسا در دوران نوجوانی فرصت بازی بر روی آن را پیدا نمی‌کنند و در دوران حرفه‌ای‌ نیز تجربه‌شان به مدت کوتاهی که در تقویم سالانه تنیس به مسابقات چمن اختصاص داده شده، محدود می‌شود.

سُر خوردن و بروز مصدومیت‌های متعدد؛

در ویمبلدون ۲۰۱۳ ظرف تنها یک روز ۷ بازیکن به علت مصدومیت مجبور به کناره‌گیری از رقابت‌ها شدند. طبیعی است که چمن به خصوص در روزهای اول استفاده از آن، بسیار لغزنده است و همین می‌تواند باعث ایجاد مصدومیت‌های شدیدی در بازیکنان شود. اما حقیت این است که از این دست اتفاقات در مسابقات دیگر نیز رخ می‌دهد؛ به عنوان مثال در رقابت‌های آزاد امریکای سال ۲۰۱۱ تنها در دو مرحله اول، ۱۴بازیکن به علت مصدومیت از مسابقات کنار کشیدند!

جهش (Bounce) کمتر توپ نسبت به زمین‌های کمتر؛

بازی بر روی چمن متفاوت است.یکی دیگر از مسائلی که بازی بر روی چمن را برای بسیاری از بازیکنان امروزی ناخو‌شایند می‌کند، جهش کم توپ در آن است. عوامل مختلفی بر میزان جهش توپ تاثیر می‌گذارند که مهمترین آن‌، ضریب اصطکاک زمین است. به زبان ساده، هر چه سطح زمین سُرتر باشد، توپ پس از برخورد با آن، بیشتر می‌لغزد و در نتیجه در ارتفاع کمتری جهش می‌کند و هر چه سطح زمین زبرتر باشد، توپ ارتفاع بیشتری می‌گیرد. مشخص است که چمن در حالت کلی از دو نوع دیگر زمین، خاک و سخت، سطح لغزنده‌تری دارد. جهش کمتر، قطعا به مذاق افرادی که به بازی از انتهای محوطه (بیس‌لاین) علاقه دارند، خوش نمی‌آید، چراکه فرصت زدن ضربات تاپ‌اسپین را از آن‌ها می‌گیرد.

در سال‌های اخیر نیز سرعت زمین‌ها با هدف طولانی‌تر کردن رالی‌ها و افزایش رضایت‌مندی اسپانسرها و هواداران عام، کاهش داده شده و به همین دلیل بازیکنان کمتری با استراتژی “سرویس و والی” که بر روی چمن موثر است، آشنا هستند.

چمن غیرقابل پیش‌بینی است

ویمبلدون محل وقوع شگفتی‌های بزرگ است. رافائل نادال که در سال‌های اول دوران ورزشی‌اش، علی‌رغم انتظارها توانست نتایج درخشانی در ویمبلدون به دست آورد (دو قهرمانی و سه فینال در فاصله بین سال‌های ۲۰۰۶-۲۰۱۱)، در چند دوره گذشته به تنهایی تعدادی از بزرگترین ناکامی‌های تنیس و حتی ورزش را رقم زده است. بگذارید عملکرد او در سال‌های اخیر را مرور کنیم: سال گذشته ماتادور ناباورانه به داستین براون با رتبه ۱۰۲ باخت. سال قبل از آن، نیک کیریوس استرالیایی که آن موقع در رده ۱۴۵ قرار داشت، شکستش داد، سال ۲۰۱۳ استیو دارسی که رده‌ای بهتر از ۱۳۵ در اختیار نداشت، سلطان زمین‌های رسی را با شکست بدرقه کرد و قبل از همه، لوکاس روسول، پسر بد چک، یکی از تلخ‌ترین شکست‌های عمر ورزشی نادال را در ویمبلدون ۲۰۱۲ منجر شد. فصل مشترک همه بازیکنانی که تا به حال نادال را در ویمبلدون شکست داده‌اند، داشتن سرویس‌های قدرتمند و در مورد خاص استیو دارسی، استفاده از سبک مخصوص چمن (سرویس و والی) بوده است. سرویس قوی و مهارت بالای والی، نقش تعیین‌کننده‌ای در زمین‌های سریع ایفا می‌کنند. کافی است یک بازیکن روز خوبی در سرویس زدن داشته باشد و آن وقت راجر فدرر بزرگ هم به دردسر خواهد افتاد. باخت‌های فدرر به سونگا، بردیک و استاخوفسکی در طول چند سال گذشته چندان از این قاعده مستثنی نبوده‌اند. برگرداندن سرویس در چمن سخت‌تر از زمین‌های دیگر است و به همین دلیل کار بسیاری از ست‌ها به گیم (تای‌بریک) کشیده می‌شود و این یعنی تنها چند غفلت کوچک می‌تواند شگفتی‌های بزرگ خلق کند.